بخش اول: فضیلت و کیفیت زیارت قبور پیامبران(ع)

بدان که تکریم و تعظیم پیامبران عقلاً و شرعاً لازم -﴿لاٰ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ﴾- و

زیارتشان، پسندیده و راجح است. علما به استحباب زیارت آن بزرگواران تصریح فرموده‌اند و عدد آن بزرگواران گرچه بسیار، ولی قبرهای معلوم آنان بسیار اندک است و قبور آن‌هایی که فعلاً در خاطر خود حاضر دارم از این قرار است:

حضرت آدم (علیه‌السلام) و حضرت نوح (علیه‌السلام) که این دو بزرگوار در مرقد منوّر حضرت امیرمؤمنان (علیه‌السلام) مدفونند.

حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) در قدس خلیل که نزدیکی بیت‌المقدس قرار دارد، مدفون است و در جوار آن حضرت جناب ساره زوجه او و جناب اسحاق(علیه‌السلام) و یعقوب(علیه‌السلام) و یوسف(علیه‌السلام) مدفونند.

حضرت اسماعیل(علیه‌السلام) و مادرش هاجر در مسجدالحرام در پیرامون حجر مدفونند؛ و نیز قبور بعضی از پیامبران در آنجاست.

از حضرت باقر(علیه‌السلام) روایت شده: مابین رکن و مقام پر از قبور پیامبران است

و از حضرت صادق(علیه‌السلام) روایت شده که: مابین رکن یمانی و حجرالاسود، هفتاد پیامبر مدفونند.

در بیت‌المقدس، قبور عده‌ای از پیامبران مانند حضرت داود(علیه‌السلام) و سلیمان(علیه‌السلام) و غیر آن دو بزرگوار قرار دارد که نزد اهل آنجا معروفند.

قبر جناب زکریا(علیه‌السلام) در شهر حلب مشهور است و برای جناب یونس(علیه‌السلام) در شریعه کوفه بقعه و قبه‌ای معروف است و قبر حضرت هود(علیه‌السلام) و صالح(علیه‌السلام) در نجف اشرف مشهور و مرقد حضرت ذی الکفل(علیه‌السلام)در کنار شطّ فرات نزدیک کوفه به مساحت چند فرسخ معروف و در شهر موصل مرقد جرجیس پیغمبر(علیه‌السلام) و در بیرون شهر قبر شیث هبة الله و در شهر شوش قبر دانیال(علیه‌السلام) و در برابر مسجد براثا قبر جناب یوشع و غیر این‌ها (سلام‌الله علیهم اجمعین) واقع شده است.

در اخبار، زیارت ویژه‌ای برای این بزرگواران به نظر نرسیده مگر زیارت آدم(علیه‌السلام) و نوح (علیه‌السلام) که در باب زیارت حضرت امیرمؤمنان(علیه‌السلام) گذشت، ولی از روایت «زیارت جامعه» که ما آن را اول زیارات جامعه قرار دادیم، استفاده می‌شود که پیامبران هم به آن زیارت می‌شوند. شاهد بر این مطلب آن که شیخ بزرگوار محمد بن مشهدی در کتاب «مزار» و سید اجلّ علی ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» و غیر ایشان رضوان الله علیهم در آداب ورود به کوفه، همین زیارت شریفه را برای مشهد حضرت یونس ذکر کرده‌اند؛ و گمان آن است که نقل زیارت مذکور توسط ایشان، از مفهوم عامّ روایت استفاده شده.

در هر صورت، اگر کسی آن زیارت جامعه را در آرامگاه‌های شریف پیامبران بخواند مناسب است و چون زیارت در صفحات گذشته ذکر شد، نیازمند به نقل آن در اینجا نیستیم، هرکه می‌خواهد، به «زیارت اول زیارات جامعه» مراجعه کند و از فیض عظیم آن، خود را بهره‌مند سازد.

بخش دوم: فضیلت و کیفیت زیارت امام ‌زادگان(ع)

در زیارت امامزادگان بزرگوار که قبورشان محلّ فیوضات و برکات و موضع نزول رحمت و عنایات الهیه است و علمای اعلام به استحباب زیارت قبور ایشان تصریح فرموده‌اند؛ و بحمد الله تعالی در اکثر شهرهای شیعه قبورشان موجود، بلکه در روستاها و بیابان‌ها و اطراف کوه‌ها و درّه‌ها، پیوسته پناهگاه درماندگان و مأوای واماندگان و پناه ستمدیدگان و موجب تسلّی دل‌های پژمردگان بوده است و تا روز قیامت خواهد بود و از بسیاری از ایشان کرامات و خوارق عادات مشاهده شده.

پوشیده نماند که امامزاده‌ای که انسان، با اطمینان خاطر، به خاطر درک فیوضات و زدودن رنج‌ها و غصه‌ها، به جانب قبر شریفش، بار سفر ببندد و به قصد او حرکت کند که باید نسبت به او دو مطلب را مورد توجّه قرار دهد، آنگاه به قصد زیارت حرکت کند:

اول:

درک جلالت مقام و عظمت شأن صاحب آن مرقد، علاوه بر شرافت نسب او که این دو معنا، از کتاب‌های حدیث و انساب [علم نسب‌شناسی] و تاریخ شناخته می‌شود.

دوم:

معلوم بودن قبر آن سید جلیل و صحت منسوب بودن قبر به او

زمینۀ جمع بین این دو مطلب بسیار کم است؛ و ما در کتاب «هدیة الزائر» به ذکر جمعی از ایشان اشاره کرده‌ایم و در کتاب «نفثة المصدور» و «منتهی الآمال» اشاره به محسن بن حسین(علیه‌السلام) نمودیم و چون در این کتاب گنجایش ذکر نیست، تنها به ذکر دو نفر از ایشان اکتفا می‌نماییم:

زیارت حضرت معصومه(ع) در قم

سیّدۀ جلیله معظّمه حضرت فاطمه دختر موسی بن جعفر(علیه‌السلام) که به حضرت معصومه(علیهالسلام) شهرت دارد و قبر شریفش در شهر مقدس قم، معروف و مشهور است و دارای بارگاه والا و ضریح و صحن‌های متعدد و خدمه بسیار و موقوفات زیادی می‌باشد و روشنی چشم اهل قم و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و هر سال جمیعتی فراوان از شهرهای دور، بار سفر می‌بندند و رنج راه می‌کشند تا به درک فیوضات، از زیارت آن معظمّه نائل گردند و فضیلت و جلالت آن حضرت از اخبار بسیار، استفاده می‌شود.

شیخ صدوق به سند حسن [سندی در حد صحیح] از سعدبن‌سعد روایت کرده است: که از حضرت رضا(علیه‌السلام) درباره فاطمه دختر موسی بن جعفر سؤال کرد، حضرت فرمود: هر که او را زیارت کند، برای او بهشت است و به سند معتبر دیگر، از فرزند آن حضرت، امام جواد(علیه‌السلام) روایت شده: که هرکه عمه‌ی مرا در قم زیارت کند، بهشت برای اوست.

علّامه مجلسی از بعضی کتاب‌های زیارات، نقل کرده: که علی بن ابراهیم از پدرش، از سعد اشعری قمی، از حضرت رضا(علیه‌السلام) روایت کرده است که آن حضرت فرمود: ای سعد، از ما نزد شما قبری هست؛ گفتم: فدایت شوم قبر فاطمه، دختر امام موسی(علیه‌السلام) را می‌فرمایی؟ فرمود:

آرى هرکه او را زیارت کند، درحالی‌که عارف به حقش باشد، بهشت براى اوست.

چون به نزد قبر آن حضرت برسی، بالای سر، رو به قبله بایست و «سی‌وچهار» مرتبه

«الله أَکبر»

خدا بزرگ تر است

و «سی‌وسه» مرتبه

«سُبْحانَ اللّٰهِ»

منزه است خدا

و «سی‌وسه» مرتبه

«الْحَمْدُلِلّٰهِ»

سپاس خدا

بگو، آنگاه بخوان:

السَّلامُ عَلَىٰ آدَمَ صِفْوَةِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ نُوحٍ نَبِيِّ اللّٰهِ

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا

السَّلامُ عَلَى إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ مُوسَىٰ كَلِيمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ عِيسىٰ رُوحِ اللّٰهِ

سلام بر ابراهیم دوست خدا، سلام بر موسی هم‌سخن خدا، سلام بر عیسی روح خدا

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللّٰهِ

سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین خلق خدا

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللّٰهِ خاتَمَ النَّبِيِّينَ

سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمد بن عبدالله خاتم پیامبران

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ وَصِيَّ رَسُولِ اللّٰهِ

سلام بر تو ای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب، جانشین رسول خدا

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ

سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان

السَّلامُ عَلَيْكُما يَا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَسَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَّنَةِ

سلام بر شما ای دو فرزندزاده پیامبر رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سِيِّدَ الْعابِدِينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ

سلام بر تو ای علی بن الحسین، سرور عبادت‌کنندگان و روشنی چشم بینندگان

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ

سلام بر تو ای محمد بن علی، شکافنده دانش پس از پیامبر

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِينَ

سلام بر تو ای جعفر بن محمد، راستگوی نیکوکار امین

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرِ

سلام بر تو ای موسی بن جعفر، امام پاک و پاکیزه

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضىٰ

سلام بر تو ای علی بن موسی‌الرضا امام پسندیده، سلام بر تو ای محمد بن علیِّ التقی

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِيَّ النَّاصِحَ الْأَمِينَ

سلام بر تو ای علی بن محمّد النقی اندرزگوی امین

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، السَّلامُ عَلَى الْوَصِيِّ مِنْ بَعْدِهِ

سلام بر تو ای حسن بن علی، سلام بر وصی پس از او

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ نُورِكَ وَسِراجِكَ، وَوَلِيِّ وَلِيِّكَ، وَوَصِيِّ وَصِيِّكَ، وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ خَلْقِكَ

خدایا درود فرست بر نورت و چراغت و نماینده نماینده‌ات و جانشین جانشینت، حجّتت بر آفریدگانت

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدِيجَةَ

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ

سلام بر تو ای دختر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای دختر حسن و حسین

لسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللّٰهِ

سلام بر تو ای دختر ولی خدا، سلام بر تو ای خواهر ولی خدا، سلام بر تو ای عمّه ولی خدا

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای دختر موسی بن جعفر

السَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللّٰهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ

سلام بر تو، خدا بین ما و شما در بهشت شناسایی برقرار کند و در گروهتان گردمان آورد و بر حوض پیامبرتان واردمان کند

وَحَشَرَنا فِي زُمْرَتِكُمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقَانا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ

و به ما با جام جدّتان، از دست علی بن ابی‌طالب بنوشاند درودهای خدا بر شما باد

صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ، أَسْأَلُ اللّٰهَ أَنْ يُرِيَنا فِيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ

از خدا خواستارم که به ما درباره شما خوشحالی و گشایش بنمایاند

وَأَنْ يَجْمَعَنا وِإِيَّاكُمْ فِي زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) گرد آورد

وَأَنْ لَايَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ

و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به راستی که او سرپرستی تواناست

أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِحُبِّكُمْ، وَالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِكُمْ، وَالتَّسْلِيمِ إِلَى اللّٰهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَلَا مُسْتَكْبِرٍ

به درگاه خدا به سبب دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن به خدا، تقرّب می‌جویم، در حال خشنودی به آن، نه با انکار و تکبّر

وَعَلَىٰ يَقِينِ مَا أَتىٰ بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راضٍ، نَطْلُبُ بِذٰلِكَ وَجْهَكَ يَا سَيِّدِي اللّٰهُمَّ وَرِضاكَ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ

بلکه بر پایه یقین به آنچه محمد آن را آورده و به آن خشنودم، به این امور خاطر تو را می‌خواهم ای آقای من، خدایا خشنودی‌ات و خانه آخرت را می‌خواهم

يَا فاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللّٰهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ

ای فاطمه درباره بهشت برایم شفاعت کن، به درستی که برای تو نزد خدا مقامی از مقامات بلند است

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ

خدایا از تو می‌خواهم که سرانجام کارم را به خوشبختی ختم کنی و آنچه را در آنم از دستم مگیری

وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ

و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ

اللّٰهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ

خدایا برای ما اجابت کن و آن را به بزرگواری و توانمندی‌ات و به رحمت و عافیتت بپذیر

وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِينَ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او و بر آنان سلام، سلامی کامل، ای مهربان‌ترین مهربانان

زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در شهر ری

امام‌ زاده‌ی لازم التعظیم، جناب عبدالعظیم که نَسَب شریفش به چهار واسطه، به سبط جلیل حضرت خیر الوری، امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) به این طریق منتهی می‌گردد: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی‌طالب.

قبر شریفش در منطقه ری معلوم و مشهور و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و بلندی مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن‌تر از آفتاب است، چه آن بزرگوار، علاوه بر آنکه از دودمان حضرت خاتم‌النبیین(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد، از بزرگان راویان و معتبرترین علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهیز و از اصحاب حضرت جواد(علیه‌السلام) و حضرت هادی(علیه‌السلام) است و به خدمت ایشان، نهایت توسّل و سراپا پیوند و اتصال را داشته است و از آن بزرگواران، احادیث بسیار روایت کرده. صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» است و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی(علیه‌السلام) عرضه کرد و حضرت او را تصدیق کرد و فرمود:

ای ابا القاسم، این است به خدا قسم دین خدا که برای بندگانش پسندیده، پس بر آن پایدار باش، خدا تو را در دنیا و آخرت بر گفتار پایدار، پاینده بدارد.

صاحب بن عبّاد، رساله مختصری در حالات آن جناب نوشته که شیخ ما، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در خاتمه «مستدرک»، آن را نقل کرده؛ در آن کتاب و در رجال شیخ نجاشی آمده: که حضرت عبدالعظیم از سلطان زمان خود ترسید و گریخت و به عنوان آنکه پیام‌رسان و پیک است، در شهرها گردش می‌کرد تا به ری آمد و در میان ساربانان مخفی شد و بنا بر روایت نجاشی در سردابی در خانه یکی از شیعیان، در سکة الموالی پنهان گشت.

و در آنجا عبادت خدا می‌کرد و روزها را روزه می‌داشت و شب‌ها به نماز می‌ایستاد و پنهان از دید مردم بیرون می‌آمد و قبری را که در برابر قبر او به فاصله یک راهرو است زیارت می‌کرد و می‌گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر است و پیوسته در آنجا بود و یکی دو نفر از شیعه، از احوال او باخبر شدند تا آنکه بیشتر مردم ری او را شناختند.

پس شخصی از شیعیان، حضرت رسالت پناه را در خواب دید که فرمود: مردی از فرزندان مرا، از سکة الموالی بر خواهند داشت و کنار درخت سیب، در باغ عبدالجبّار بن عبدالوّهاب، دفن خواهند کرد و اشاره فرمود به همان مکانی که در آنجا دفن شد، بیننده خواب نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و جایش را از صاحب باغ بخرد؛ مالک باغ به او گفت: این درخت و جایش را برای چه می‌خری؟ خریدار خوابش را تعریف کرد، صاحب باغ گفت: من نیز چنین خوابی دیده‌ام و جای این درخت را با تمام باغ وقف بر آن سید و سایر شیعیان کرده‌ام که اموات خود را در آنجا دفن کنند.

حضرت عبدالعظیم پس از مدتی بیمار شد و بر اثر آن بیماری به رحمت ایزدی پیوست، چون او را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب لباسش ورقه‌ای یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود: منم ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن، فرزند علی بن ابی‌طالب.

صاحب‌بن‌عبّاد، در وصف دانش عبدالعظیم فرموده: ابوتراب رویانی روایت کرده که گفت: از ابو حمّاد رازی شنیدم که می‌گفت: در شهر «سُرَّمن‌رأی» بر حضرت امام علی النقی(علیه‌السلام) وارد شدم، پس پاره‌ای از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسیدم. سؤالات مرا پاسخ دادند، زمانی که برای بیرون آمدن از «سرّمن‌رای» با آن حضرت وداع کردم به من فرمودند: ای حمّاد هرگاه چیزی از امور دینت بر تو مشکل شد، در ناحیه خود، یعنی در شهر ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.

محققّ داماد در کتاب «رواشح» گفته: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده، از جمله آمده است: هرکه قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود و شیخ بزرگوار شهید ثانی در حواشی کتاب «خلاصه» همین روایت را از بعض نَسَب‌شناسان نقل فرموده.

و ابن‌بابویه و ابن قولویه به سند معتبر روایت کرده‌اند: که مردی از اهل ری، خدمت حضرت امام علی النقی(علیه‌السلام) رفت، حضرت پرسید کجا بودی؟ عرض کرد به زیارت امام حسین(علیه‌السلام) رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست، زیارت می‌کردی، هرآینه مانند کسی بودی که امام حسین(علیه‌السلام) را زیارت کرده باشد.

فقیر گوید: علما برای آن بزرگوار زیاراتی نقل نکرده‌اند، مگر فخر المحققین آقا جمال‌الدین که در کتاب «مزار» خود فرموده: زیارت آن حضرت به این صورت مناسب است:

السَّلامُ عَلَىٰ آدَمَ صَفْوَةِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ نُوحٍ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللّٰهِ

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم دوست خدا

السَّلامُ عَلَىٰ مُوسَى كَلِيمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ عِيسَىٰ رُوحِ اللّٰهِ

سلام بر موسی هم‌سخن خدا، سلام بر عیسی روح خدا

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللّٰهِ

سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین خلق خدا

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللّٰهِ خاتَمَ النَّبِيِّينَ

سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبدالله خاتم پیامبران

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ وَصِيَّ رَسُولِ اللّٰهِ

سلام بر تو ای امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب جانشین رسول خدا

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكُما يَا سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ وَسَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ

سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما ای دو فرزندزاده پیامبر رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعابِدِينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ

سلام بر تو ای علی بن الحسین سرور عبادت‌کنندگان و نور چشم بینندگان

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ

سلام بر تو ای محمد بن علی، شکافنده دانش، پس از پیامبر

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِينَ

سلام بر تو ای جعفر بن محمد راستگوی نیکوکار امین

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الْطُّهْرَ

سلام بر تو ای موسی بن جعفر، پاک و پاکیزه

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضىٰ

سلام بر تو ای علی بن موسی‌الرضا، امام پسندیده

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ

سلام بر تو ای محمد بن علی النقی

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِيَّ النَّاصِحَ الْأَمِينَ

سلام بر تو ای علی بن محمد النّقی، خیرخواه امین

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، السَّلامُ عَلَى الْوَصِيِّ مِنْ بَعْدِهِ

سلام بر تو ای حسن بن علی، سلام بر جانشین پس از او

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ نُورِكَ وَسِراجِكَ، وَوَلِيِّ وَ لِيِّكَ، وَوَصِيِّ وَصِيِّكَ، وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ خَلْقِكَ

پروردگارا درود فرست بر نورت و چراغت و نماینده نماینده‌ات و جانشین جانشینت و حجّتت بر آفریدگانت

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِيُّ وَالطَّاهِرُ الصَّفِيُّ

سلام بر تو ای سرور پاکیزه و پاک و برگزیده

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ السَّادَةِ الْأَطْهارِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ

سلام بر تو ای فرزند سروران پاک، سلام بر تو ای فرزند برگزیدگان و خوبان

السَّلامُ عَلَىٰ رَسُولِ اللّٰهِ وَعَلَىٰ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ

سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا و بر فرزندان رسول خدا

السَّلامُ عَلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِيعِ لِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ

سلام بر بنده شایسته‌ی فرمانبردار پروردگار جهانیان و پیرو رسول او و امیرمؤمنان

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَىٰ

سلام بر تو ای ابا القاسم فرزند سبط نجیب برگزیده

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيارَتِهِ ثَوابُ زِيارَةِ سَيِّدِ الشُّهَداءِ يُرْتَجىٰ

سلام بر تو ای کسی که به زیارتش، ثواب زیارت سیدالشهدا امید می‌رود

السَّلامُ عَلَيْكَ عَرَّفَ اللّٰهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فِي زُمْرَتِكُمْ

سلام بر تو، خدا میان ما و شما در بهشت، شناسایی برقرار کند و در گروهتان محشور فرماید

وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقَانا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيكُمْ

و به حوض پیامبرتان وارد سازد و به ما با جام جدّتان از دست علی بن ابیطالب بنوشاند، درود خدا بر شما

أَسْأَلُ اللّٰهَ أَنْ يُرِيَنا فِيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ

از خدا می‌خواهم که به ما درباره شما، خوشحالی و گشایش بنمایاند

وَأَنْ يَجْمَعَنا وَ إِيَّاكُمْ فِي زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

و ما و شما را در گروه جدّتان محمد درود خدا بر او و خاندانش گرد آورد

وَأَنْ لَا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ

و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به درستی که او سرپرست توانایی است

أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِحُبِّكُمْ، وَالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِكُمْ، وَالتَّسْلِيمِ إِلَى اللّٰهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَلَا مُسْتَكْبِرٍ

من با دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن به خدا، تقرّب به خدا می‌جویم، با خشنود بودن به آن، بدون انکار و تکبّر

وَعَلَىٰ يَقِينِ مَا أَتىٰ بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذٰلِكَ وَجْهَكَ يَا سَيِّدِي اللّٰهُمَّ وَرِضاكَ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ

و بر یقین به آنچه محمّد آن را آورده، به این امر شخصیت برجسته تو را می‌جویم ای سرور من، خدایا خشنودی تو و خانه آخرت را می‌خواهم

يَا سَيِّدِي وَابْنَ سَيِّدِي اشْفَعْ لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللّٰهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ

ای سرور من و فرزند سرور من، برایم درباره بهشت شفاعت کن، زیرا برای تو نزد خدا مقامی از مقامات والا است

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ

خدایا از تو می‌خواهم که سرانجام کارم را به خوشبختی ختم کنی و آنچه را در آنم از دستم نگیری

وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ

هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ

اللّٰهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ

خدایا برای ما اجابت کن و آن را به کرم و عزّتت و رحمت و عافیتت بپذیر

وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِينَ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او و بر آنان سلام باد، سلامی کامل، ای مهربان‌ترین مهربانان

زیارت حضرت امام ‌زاده حمزه(ع) در شهر ری

فخر المحققین فرموده: در پاره‌ای از اخبار ذکر شده که امام‌زاده عبدالعظیم، در هنگام اقامت در شهرری، به طور پنهان از منزل بیرون می‌آمد و قبری که برابر قبر او به فاصله یک راهرو قرار دارد، زیارت می‌کرد و می‌فرمود: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(علیه‌السلام) است و اکنون قبری در آنجاست، منسوب به امام‌زاده حمزه، فرزند موسی بن جعفر(علیه‌السلام) و ظاهراً همان قبری است که امام‌زاده عبدالعظیم آن را زیارت می‌نمود.

ان‌شاء‌الله او را هم باید زیارت کرد و در زیارتش، «همین زیارت» [حضرت عبدالعظیم] را تا «الْمُطِیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» می‌توان خواند و دنباله زیارت را که خاص حضرت عبدالعظیم است نباید خواند، پایان سخن فخرالمحققّین.

زیارت جناب ابوالفتوح رازی و شیخ صدوق در شهر ری

در صحن امام‌زاده حمزه [و حضرت عبدالعظیم در شهر ری]، قبر شیخ جلیل سعید، قدوة المفسّرین، جمال‌الدین ابو الفتوح حسین بن علی خزاعی صاحب تفسیر معروف قرار دارد، باید آن جناب را هم زیارت کرد و همچنین از زیارت جناب شیخ صدوق رئیس المحدثین، معروف به ابن‌بابویه که در نزدیکی شهر حضرت عبدالعظیم است، نباید غفلت کرد.

بخش سوم: زیارت قبور مؤمنان

ثواب و آداب زیارت قبور مؤمنان

شیخ ثقة جلیل‌القدر، جعفر بن قولویه قمی، از عمرو بن عثمان رازی روایت کرده که گفت: از حضرت موسی بن جعفر(علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: هرکه قدرت بر زیارت ما را نداشته باشد، پس زیارت کند صالحان از دوستان ما را تا ثواب زیارت ما برای او نوشته شود و کسی که بر صله و نیکی به ما ناتوان باشد، با صالحان از دوستان ما از در صله و نیکی برآید تا برای او ثواب صله و نیکی به ما نوشته شود.

و نیز به سند صحیح از محمد بن احمد بن یحیی الاشعری روایت کرده است: که من در فید [جایی است در راه مکه] با علی بن بلال به جانب قبر محمّد بن اسماعیل بن بزیع روانه شدیم، علی بن بلال به من گفت: صاحب این قبر برای من، از حضرت رضا(علیه‌السلام) روایت کرد: هرکه به نزد قبر برادر مؤمن خود بیاید و دست بر قبر گذارد و «هفت بار» سوره «قدر» را بخواند، در روز فزع اکبر [یعنی ترس بزرگ روز قیامت] ایمن شود و در روایت دیگری مانند همین مطلب را نقل کرده، جز آنکه در آن آمده: رو به قبله کند.

فقیر گوید: این ایمن بودن که روایت بر آن دلالت دارد، ممکن است برای خواننده باشد، چنانکه ظاهر حدیث چنین است و احتمال دارد برای صاحب قبر باشد، چنانکه آن را تأیید می‌کند حدیثی که بعد از این از سید ابن طاووس نقل می‌شود.

و نیز در «کامل الزیارات» به سند معتبر نقل‌شده: عبدالرحمن بن ابی‌عبدالله، به حضرت صادق(علیه‌السلام) عرضه داشت: چگونه دست خود را بر قبور مسلمانان بگذارم؟ پس حضرت با دست خود اشاره به زمین فرمود و دست را بر زمین نهاد در حالی که مقابل قبله بودند؛

و نیز به سند صحیح روایت شده است: که عبدالله بن سنان به حضرت امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد، چگونه باید بر اهل قبور سلام کرد؟ فرمود: می‌گویی:

السَّلامُ عَلَىٰ أَهْلِ الدِّيارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ، أَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَنَحْنُ إِنْ شاءَ اللّٰهُ بِكُمْ لاحِقُونَ

سلام بر اهل دیار از مؤمنان و مسلمانان، شما پیشروان ما بودید و ما هم انشاء الله به شما می‌پیوندیم

و از حضرت حسین(علیه‌السلام) روایت شده: هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:

اللّٰهُمَّ رَبَّ هٰذِهِ الْأَرْواحِ الْفانِيَةِ، وَالْأَجْسادِ الْبالِيَةِ، وَالْعِظامِ النَّخِرَةِ الَّتِي خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْيا وَهِيَ بِكَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَيْهِمْ رَوْحاً مِنْكَ وَسَلاماً مِنِّي

ای پروردگار، این ارواح فناپذیر و پیکرهای پوسیده و استخوان‌های خاکسترشده‌ای که از دنیا خارج شدند، درحالی‌که مؤمن به تو بودند، نسیم رحمتی از جانب خود و سلامی از من بر آنان وارد کن

حق‌تعالی برای او به عدد خلق، از زمان آدم تا قیام قیامت، حسنات بنویسد؛

و از امیرمؤمنان روایت شده است: هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:

in the name of god in head of text prayer

السَّلامُ عَلَىٰ أَهْلِ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ مِنْ أَهْلِ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ،

سلام بر اهل لا اله الا الله، از اهل لا اله الا الله،

يَا أَهْلَ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ بِحَقِّ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ مِنْ لَا إِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ؟

ای اهل لا اله الا الله، به حق لا اله الا الله، چگونه یافتید سخن لا اله الا الله را از لا اله الا الله،

يَا لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ بِحَقِّ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ اغْفِرْ لِمَنْ قالَ: لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ،

ای لا اله الا الله، به حق لا اله الا الله، بیامرز هرکه را گفت لا اله الا الله

وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَةِ مَنْ قالَ: لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّٰهِ، عَلِيٌّ وَ لِيُّ اللّٰهِ

و ما را محشور کن در گروه آنان‌ که گفتند: لا اله الا الله، محمد رسول‌الله، علی ولی‌الله

حق سبحانه و تعالی ثواب پنجاه سال عبادت را برای او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو کند.

و در روایت دیگری وارد شده است: بهتر سخنی که در قبرستان بگویی، وقتی که از آنجا بگذری، این است که بایستی و بگویی:

اللّٰهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا، وَاحْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا

خدایا دوست آنان گردان، آنچه را دوست داشتند و آنان را با هرکه دوست داشتند محشور فرما

سید ابن طاووس در «مصباح الزائر» گفته: چون زیارت اهل ایمان را قصد کنی، شایسته است روز پنجشنبه باشد وگرنه هر وقت که خواستی به زیارت برو و کیفیت زیارت ایشان چنین است که رو به جانب قبله کنی و دست خود را بر قبر گذاری و بگویی:

اللّٰهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ، وَآنِسْ وَحْشَتَهُ، وَآمِنْ رَوْعَتَهُ،

خدایا به غربتش رحم کن و به تنهایی‌اش برس و وحشتش را همدم باش و ترسش را ایمنی ده

وَأَسْكِنْ إِلَيْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ رَحْمَةً يَسْتَغْنِي بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ، وَأَلْحِقْهُ بِمَنْ كانَ يَتَوَلَّاهُ

و از رحمتت به او آرامش ده، رحمتی که به سبب آن از رحمت غیر تو بی‌نیاز گردد و او را به هرکه دوستش دارد ملحق کن

سپس سوره «قدر» را «هفت بار» می‌خوانی.

و در صفت زیارتشان و ثواب آن، حدیث دیگری از فضیل روایت شده است: که هرکه سوره «قدر» را «هفت بار» نزد قبر مؤمنی بخواند، حق‌تعالی فرشته‌ای به سوی قبر او بفرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند و حق‌تعالی ثواب عمل این فرشته را برای آن مرده بنویسد، پس زمانی که از قبرش برانگیخته شود، به هیچ هراسی از هراس‌های قیامت نگذرد، جز آنکه خدا آن هراس را به سبب آن فرشته از او بگرداند تا خدا او را وارد بهشت سازد و با «هفت بار» «قدر»، سوره «حَمد» و «فلق» و «ناس» و «توحید» و «آیت‌الکرسی» را هر کدام «سه بار» بخواند.

و نیز در چگونگی زیارت آنان، روایت دیگری از محمد بن مسلم روایت شده که گفت: خدمت حضرت صادق(علیه‌السلام) عرض کردم: مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: آری، گفتم: آیا آنان می‌دانند که ما به زیارتشان رفته‌ایم؟ فرمود: آری به خدا قسم می‌دانند و شاد می‌شوند و به شما انس می‌گیرند، عرض کردم: وقتی به زیارتشان می‌رویم چه بگوییم؟ فرمود: بگو:

اللّٰهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ، وَصاعِدْ إِلَيْكَ أَرْواحَهُمْ، وَلَقِّهِمْ مِنْكَ رِضْواناً

خدایا زمین را از پهلوهایشان خالی گذار و ارواحشان را به سوی خود بالا ببر و از خشنودی خود به آن‌ها عنایت کن

وَأَسْكِنْ إِلَيْهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ، وَتُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ

و از رحمتت به آنان آرامش ده، به طوری که با آن تنهایی‌شان را برطرف کنی و به وسیله آن ترسشان را همدم شوی، به درستی که تو بر هر کاری توانایی

سید ابن طاووس فرموده است: وقتی که بین قبرهای مؤمنان می‌باشی، «یازده مرتبه» «توحید» بخوان و آن را برای ایشان هدیه کن، به تحقیق روایت شده: که خدا به خواننده آن به عدد مردگان ثواب می‌دهد.

در کتاب «کامل الزیارات» از حضرت صادق(علیه‌السلام) روایت شده: چون مردگان را پیش از طلوع آفتاب زیارت کنید می‌شنوند و به شما پاسخ می‌دهند و اگر پس از طلوع آفتاب زیارت کنید، می‌شنوند و پاسخ نمی‌دهند.

در کتاب «دعوات» راوندی حدیثی در کراهت زیارت مردگان در شب، از حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت شده، چنان که به حضرت ابوذر فرمود: «وَ لا تَزُرْهُمْ أَحْیَانا بِاللَّیْلِ؛ آنان را احیاناً در شب زیارت مکن».

در مجموعه‌ی شیخ شهید از حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت شده است: که‌ هیچ‌کس نزد قبر مرده‌ای سه مرتبه نمی‌گوید:

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لَاتُعَذِّبَ هٰذَا الْمَيِّتَ

خدایا از تو می‌خواهم به حق محمّد و خاندان محمّد که این مرده را عذاب نکنی

مگر اینکه‌ خدای تعالی عذاب را در روز قیامت، از او دور گرداند.

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

السَّلامُ عَلَىٰ أَهْلِ الدِّيارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ، أَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَنَحْنُ إِنْ شاءَ اللّٰهُ بِكُمْ لاحِقُونَ

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

اللّٰهُمَّ رَبَّ هٰذِهِ الْأَرْواحِ الْفانِيَةِ، وَالْأَجْسادِ الْبالِيَةِ، وَالْعِظامِ النَّخِرَةِ الَّتِي خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْيا وَهِيَ بِكَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَيْهِمْ رَوْحاً مِنْكَ وَسَلاماً مِنِّي

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

hasnt translate

in the name of god in head of text prayer

السَّلامُ عَلَىٰ أَهْلِ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ مِنْ أَهْلِ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ،

this faraz hasnt Translate

يَا أَهْلَ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ بِحَقِّ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ مِنْ لَا إِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ؟

this faraz hasnt Translate

يَا لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ بِحَقِّ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ اغْفِرْ لِمَنْ قالَ: لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ،

this faraz hasnt Translate

وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَةِ مَنْ قالَ: لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّٰهِ، عَلِيٌّ وَ لِيُّ اللّٰهِ

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

hasnt translate

اللّٰهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا، وَاحْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

اللّٰهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ، وَآنِسْ وَحْشَتَهُ، وَآمِنْ رَوْعَتَهُ،

this faraz hasnt Translate

وَأَسْكِنْ إِلَيْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ رَحْمَةً يَسْتَغْنِي بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ، وَأَلْحِقْهُ بِمَنْ كانَ يَتَوَلَّاهُ

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

اللّٰهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ، وَصاعِدْ إِلَيْكَ أَرْواحَهُمْ، وَلَقِّهِمْ مِنْكَ رِضْواناً

this faraz hasnt Translate

وَأَسْكِنْ إِلَيْهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ، وَتُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

hasnt translate

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لَاتُعَذِّبَ هٰذَا الْمَيِّتَ

this faraz hasnt Translate

hasnt translate

تاکید بر صدقه دادن و دعا کردن به روح اموات

از کتاب «جامع الاخبار» نقل‌شده: بعضی از صحابه، از حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند: که آن حضرت فرمود: برای اموات خود هدیه بفرستید،

پرسیدیم: هدیه برای اموات چیست؟ فرمود: صدقه و دعا.

و فرمود: هر جمعه ارواح مؤمنان به آسمان دنیا می‌آیند و در برابر خانه‌ها و منازل خود قرار می‌گیرند و هر یک از ایشان به آواز حزین و با گریه فریاد می‌کنند: ای اهل من و اولاد من، ای پدر و مادر من، ای خویشان من، به ما به آنچه در دنیا در دست ما بود مهربانی کنید، عذاب و حساب آن بر ما و سودش برای غیر ماست و هر یک خویشان خود را فریاد می‌کنند: به ما مهربانی کنید به درهمی یا قرص نانی یا جامه‌ای که خداوند شما را از جامه‌ی بهشت بپوشاند. پس رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه کرد و ما گریه کردیم و آن حضرت از زیادی گریستن قدرت بر سخن گفتن نداشت، آنگاه فرمود: اینان برادران دینی شمایند که پس از شادی و نعمت، تبدیل به خاک پوسیده شده‌اند، اینان به عذاب و هلاکت بر جان‌های خود فریاد می‌کنند و می‌گویند: وای بر ما، اگر آنچه در دست ما بود در طاعت و رضای خدا انفاق می‌کردیم، نیازمند به شما نبودیم، پس با حسرت و پشیمانی باز می‌گردند و فریاد می‌زنند، صدقه مردگان را زود بفرستید.

و نیز از آن حضرت روایت کرده: هر صدقه‌ای که برای میت داده می‌شود، فرشته‌ای آن را در طبقی می‌گیرد که شعاع آن درخشان است و به هفت آسمان می‌رسد، پس لب قبر می‌ایستد و فریاد می‌کند: «اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَهلَ القُبورِ، اهل‌ شما این هدیه را به سوی شما فرستادند»، پس میت آن را می‌گیرد و وارد قبر خود می‌کند و خوابگاهش با آن گسترده می‌شود.

سپس فرمود: هرکس میت را با دادن صدقه مهربانی کند، برای اوست نزد خدا از پاداش، مانند کوه احد و روز قیامت در سایه عرش خدا می‌باشد، روزی که سایه‌ای جز سایه عرش خدا نیست؛ زنده و مرده به این صدقه نجات می‌یابند.

حکایت شده: امیر خراسان را در خواب دیدند که می‌گفت: برای من آنچه را که برای سگان خود می‌اندازید بفرستید که به آن نیازمندم.

عبرت گرفتن از اموات

بدان که زیارت قبور مؤمنان ثواب بسیار دارد و علاوه بر فواید عظیمه‌ای که بر آن مترتّب است، باعث عبرت و آگاهی و زهد و بی‌میلی به دنیا و رغبت در آخرت می‌شود و به هنگام اندوه بسیار و شادی فراوان، باید به قبرستان رفت.

عاقل آن است که در قبرستان از اموات عبرت بگیرد تا لذّت دنیا از دلش بیرون رود و شیرینی کالای دنیوی در کامش تلخ گردد و در فنای دنیا و دگرگونی احوال آن تفکر کند و توجه کند که او نیز به نزدیک‌ترین زمان مثل ایشان خواهد شد و دستش از عمل کوتاه و سبب عبرت دیگران شود.

راستی که شیخ نظامی در گفته‌اش زیبا سروده است:

زنده دلى در صف افسردگان***رفت به همسایگى مردگان

حرف فنا خواند ز هر لوح پاک***روح بقا جست ز هر روح پاک

کارشناسى پى تفتیش حال***کرد از او بر سر راهى سؤال

کین همه از زنده رمیدن چراست***رخت سوى مرده کشیدن چراست

گفت پلیدان به مغاک اندرند***پاک نهادان تَهِ خاک اندرند

مرده دلانند به روى زمین***بهر چه با مرده شوم هم‌نشین

همدمى مرده دهد مردگى***صحبت افسرده‌دل افسردگى

زیر گِل آنان که پراکنده‌اند***گرچه به تَن مرده به دِل زنده‌اند

مرده دلى بود مرا پیش از این***بسته هر چون و چرا پیش از این

زنده شدم از نظر پاکشان***آب حیات است مرا خاکشان

روایت شده: که خدای متعال به عیسی (علیه‌السلام) وحی فرمود:

یَا عِیسىٰ، هَبْ لِی مِنْ عَیْنِکَ الدُّمُوعَ، وَ مِنْ قَلْبِکَ‌الْخُشُوعَ، وَ اکْحَلْ عَیْنَیْکَ بِمِیلِ الْحُزْنِ إِذا ضَحِکَ الْبَطَّالُونَ،

از دیده‌ات به من اشک ببخش و از دلت به من فروتنی ده، آن هنگام که بیکاره‌ها می‌خندند با میله حزن چشمانت را سرمه بکش،

وَ قُمْ‌ عَلَىٰ‌ قُبُورِ الْأَمْواتِ فَنادِهِمْ بِالصَّوْتِ الرَّفِیعِ لَعَلَّکَ تَأْخُذُ مَوْعِظَتَکَ مِنْهُمْ، وَ قُلْ: إِنِّی لاحِقٌ بِهِمْ فِی اللَّاحِقِینَ

بالای سر قبر مردگان بایست و آنان را با صدای بلند صدا کن، شاید موعظه‌ات را از آنان بگیری و بگو: من هم در گروه ملحق شوندگان به آنان ملحق می‌شوم.